عقیله الطالبین
عقیله، زن کریمه را می گویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد.
همچنین در فرهنگ عربی عقیله به زن خردمندی می گویند که مسائل را با صبر و خرد بالا حل و فصل کند و در کارش دوراندیشی و آینده نگری داشته باشد.
عقیله، زن کریمه را می گویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد.
همچنین در فرهنگ عربی عقیله به زن خردمندی می گویند که مسائل را با صبر و خرد بالا حل و فصل کند و در کارش دوراندیشی و آینده نگری داشته باشد.
ارتش نیجریه دستگیری گسترده زنان محجبه شیعه را آغاز کرد
ارتش نیجریه به محض مشاهده زنان چادری شیعه حتی اجازه یافته هنگام دستگیری آنها اقدام به شکستن دست و پایشان هم بکند!
شیخ زکزاکی رهبر جنبش اسلامی نیجریه از یک سال پیش و در جریان یورش وحشیانه نیروهای ارتش نیجریه به حسینیه بقیهْالله و منزلش در زاریا، دستگیر و به مکان نامشخصی انتقال داده شده است. در این حمله دستکم 2 هزار نفر از شیعیان زاریا به شهادت رسیده و شیخ زکزاکی به همراه همسرش نیز به شدت مجروح شدند.
اما این پایان فشار دولت نیجریه بر شیعیان نبود و رسانهها همواره از تشدید اقدامات سرکوبگرانه ارتش نیجریه در حق شیعیان این کشور خبر میدهند.
براساس گزارش «ابنا» از جدیدترین اقدامات ضدشیعی دولت نیجریه، ارتش نیجریه در برخی ایالتها از جمله کادونا، هر زن چادر سیاهی را که میبیند بازداشت میکند.
ارتش نیجریه چادرهای سیاه زنان را نمادی از «آرمانها و اهداف حرکت اسلامی نیجریه» به رهبری «شیخ ابراهیم زکزاکی» میداند. با وجود این اقدامات تغییر محسوسی در حجاب و چادر سیاه زنان مومن نیجریایی ایجاد نشده است.
پیش از این نیز اعلام شده بود ارتش نیجریه، با جمعآوری چادرها و مقنعههای زنان دستگیر شده، اقدام به شکستن دستها و پاهای آنان میکند؛ در حدی که امکان ایستادن و راه رفتن از این زنان عاشورایی سلب میشود. نیجریه به شدت تحت نفوذ آلسعود است.
گزارش شده حتی ارتش نیجریه با گرفتن فرزندان از مادران و عدم اجازه ملاقات مادران با نوزادان شیرخواره اقدام به فشار علیه شیعیان میکند. یکی از اقدامات وحشیانه اخیر ارتش نیجریه جدا کردن کودکان و نوزادان از مادرانشان و زندانی کردن آنان در محیطهای متفاوت است؛ اقدامی که حتی گریه برخی سربازان ارتش را نیز در آورده است.
مسیر_نجف_کربلا اربعین94
بنده تعجب میکنم که هنوز برخی سؤال میکنند: «آیا لازم است اربعین برویم کربلا؟ خُب وقت دیگری میرویم که خلوتتر باشد!» به آنها میگوییم: فقط این نیست که تو خودت را به حرم برسانی! مهم این است که این جمعیت را زیادتر کنی. بگو: «چون همه آمدهاند، من هم آمدم» این تجمع مؤمنین خیلی مهم است.
???? پیاده شدنِ حق که سخت نیست، فقط یکسری شرایط میخواهد. مهمترین شرط احقاقِ حق(لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ؛ فتح/28) جمع شدنِ مردم است. لذا ما خیلی به این راهپیمایی عظیم اربعین امیدواریم، در طول تاریخ هیچگاه اینقدر که امروز شما در اربعین جمع شدهاید، مؤمنین جمع نشده بودند. اما قدمِ بعدی همدلیای است که باید در این جمعیت باشد که همان باطن و نیّت این حرکت است.
???? شرط اول که جمعیت است محقق شده، اما شرط دوم که «دل» و باطن است چه؟ باید از خودت بپرسی: «آیا واقعاً حاضر بودی تا پای جان به امام حسین(ع) کمک کنی؟» یکمقدار عمیقتر روی این مسأله فکر کنید. شما در این مسیر پیادهروی فرصت دارید صداقت خودتان را در این معنا روشن کنید که «آیا نیتِ ما در مورد کمک به امام حسین(ع) صادقانه است؟»
???? بله، همۀ ما میگوییم: «ای کاش من کربلا بودم و امام حسین(ع) را کمک میکردم» و در زیارت اربعین هم میگوییم: «آمادهام برای یاری شما؛ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّة». اما باید ببینیم که آیا اینرا از ما میپذیرند؟ خُب اگر از همه پذیرفته بودند که امام زمان(ع) ظهور کرده بود! حضرت 313 نفر میخواهد ولی الان بیش از 20 میلیون نفر اربعین میآیند، پس معلوم میشود که یکمقدار سختگیری هم هست!
???? فرمود: «مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ؛ از میان مؤمنین، برخی به عهدی که باخدا بستند وفا کردندد»(احزاب/23) خدا میخواهد ببیند ما راست میگوییم یا نه؟ دوستان! در این پیادهروی اربعین، جدّی و مصمّم قدم بردارید. از یک حدّی به بعد، دیگر به باطن آدم نگاه میکنند. همینکه به سمت کربلا قدم برمیداری، به سمت باطنِ این عهدی که با خدا میگذاری، قدم بردار. هر یک قدمی که بر میداری، در دلت بگو: «حسین! من راست میگویم» هرچه بیشتر به اعماق وجود خودت برو و روی خودت کار کن.
???? در این مسیر پیادهروی وقتی به سمت کربلا میرویم، بالاخره جسم ما به حرم میرسد ولی آیا قلب ما هم به آنجایی که باید برسد، میرسد؟ یک عزم عمیق درونی میخواهد. فقط به گفتن نیست؛ البته اینکه بگویی و در این راه قدم برداری، خیلی خوب است، یعنی «در این راه قرار گرفتهای و به سوی مقصدِ خوبی حرکت میکنی» اما وقتی در این راه افتادی، بیکار نباش؛ ذهن و روح خودت را بیکار نگذار! دنبال باطن باش.
???? اینکه خدا واقعاً از شما قبول کند، خیلی مهم است. میدانید اگر خدا این سفر معنوی را-در آن درجۀ عالیاش- از شما قبول کند، به کجا میرسید؟ در این صورت، دیگر شما یک سفر ظاهری نکردهاید. اگر خدا از شما قبول کند، تحت حفاظت خدا قرار میگیرید، دیگر شیطان غلط میکند به شما نزدیک شود! انتظارتان از این سفر معنوی و قدسی، اصلاً کم نباشد.
???? برای اینکه معنویت و صداقت شما در این سفر بالا برود، چهکار باید کرد؟ اینقدر با قلبتان اصرار کنید که «خدا مرا بپذیر!» اصرارهای شما را میشنوند و میشمرند. در نهایت تواضع اینقدر التماس کنید، تا بپذیرند.
???? یک راه خوب به شما نشان بدهم برای اینکه از شما بپذیرند. ما که مثل حضرت ابراهیم(ع)، اسماعیلی نداریم که به قربانگاه ببریم-و امر به قربانی هم نداریم- پس چهکار کنیم؟ با شنیدن روضههای حسین(ع) زجر بکشید و شرمندۀ حسین(ع) بشوید، این شما را بالا میبرد. ابراهیم(ع) هم وقتی نتوانست اسماعیلش را قربانی کند، دلش گرفت و عرض کرد: خدایا! من که قربانی ندادم! خدا فرمود: فرزند خودت برایت عزیزتر است، یا فرزند آخرین پیامبر؟ گفت: فرزند آخرین پیامبر. خدا کربلا را نشانش داد، و ابراهیم(ع) آنقدر سوخت و گریه کرد…(خصال/1/59)
تبعیت از امام بدون دانستن حکمت اوامر او شکننده است؛
مگر اینکه این تبعیت موجب شکوفایی حکمت در انسان بشود.
ولایتمداری مخلصانه حکمت میآورد.