شخصیت زهرایی زینب کبری «س»
«عصمه الصغری» لقبی است که زینب (س) بر اساس شایستگیهایش به آن مفتخر گردیده است.
مشخصه یک جامعه سالم و رشد یافته، تنها داشتن موقعیت جغرافیایی خوب ،معادن متنوع و منابع مالی نیست؛ بلکه نظام تعلیم و تربیتی زنده و مترقی است که انسانهایی آزاده، مستقل، خلاق، مبتکر و تلاشگر میسازد تا جامعه را در زمینههای علمی ، اقتصادی، سیاسی و… از عقبماندگی نجات دهند؛ زیرا همه اصلاحات و فعالیتها بهوسیله اندیشه و تلاش انسان انجام میگیرد و وقتی او صالح و سالم پرورش یافت، همهچیز بهخوبی ساخته میشود.۱
بر این باور، هدایت و تعیین مسیر جامعه بهویژه نخبگان بهسوی زیرساختهای معنوی و مؤلفههای قوامبخش هویت و شاکله فرهنگی، اهمیت فراوانی دارد. دراینبین، یکی از ماندگارترین میراث های فرهنگی که میتواند در هر زمانهای وارثان خود را بهرهمند سازد، مقوله پیروی از سنت و سیره اهلبیت پیامبر (ص) است؛ همان شاهراههای نجاتی که مایه دانایی و علم و میراننده جهل و نادانی هستند.
ایشان ستارگانی هستند که دعای پیامبر (ص)در حقشان مستجاب گردید؛ آنجا که پس از ازدواج فاطمه (س ) با علی (ع)فرمود: «خداوند دلهای شما را به هم نزدیک نماید، از هرگونه اختلاف و افتراق بازدارد، فرزندان و نسلتان را کلیدهای رحمت و معادن حکمت و دانش قرار دهد.»
بیگمان، شخصیت زهرایی زینب کبری نیز یکی از ثمرات و برکات دعای ارزشمند پیامبر (ص ) است که با سیره علمی و عملی ممتازش، اسوه و الگو گردید. این بانوی آسمانی با القابی همچون صدیقه الصغری، العصمه الکبری، ولیه الله العظمی، ناموس الکبری، الراضیه بالقدر و القضاء، امینه الله ،عالمه غیر معلمه، فهمه غیرمفهمه، محبوبه المصطفی، قره عین المرتضی، نائبه الزهراء، شریکه الحسین، شفیقه الحسن المجتبی، الزاهده،العابده، العفیفه، القانته، القائمه، الصائمه، الصابره، الفاضله، العاقله، العامله، العالمه، الکامله، محدثه، المتهجده الشریفه، عقیله القریش و … شناخته میشود.
عفت زینب ( س )
از القابی که برای حضرت زینب ( س)نقل شده، «عفیفه» است؛ یعنی بانویی که دارای حیا، عفت و حجاب است. از نمونههای چنین عفتی، ماجرای «یحیی المازنی» است که گوید: سالها در همسایگی امیر مؤمنان علی(ع) که در کنار خانهاش منزل زینب نیز واقع بود، زندگی میکردم. به خدا سوگند، هیچگاه نه زینب را دیدم و نه صدایی از او شنیدم. هروقت که آن بانو میخواست به زیارت قبر جدش پیامبر(ص)برود، شبانگاه درحالیکه حسن (ع)در طرف راستش، حسین (ع ) در طرف چپش و پدرش جلوتر از او حرکت میکردند، به زیارت میرفت. آنگاه که به نزدیکی قبر شریف پیامبر (ص ) میرسیدند، امیر مؤمنان (ع )چراغها را کم سو میگردانید…این اقدام پدر سبب شد فرزندش حسن (ع ) علت این کار را جویا شود و امیر مؤمنان (ع)در پاسخش فرمود: میخواهم زینب (س ) از نگاه نامحرمان در امان باشد.